کتاب تفکر سیستمی در عمل (اهمیت تفکر راهبردی) | کریم رضائی زاده و دیگران

کتاب تفکر سیستمی در عمل (اهمیت تفکر راهبردی) | کریم رضائی زاده و دیگران

کتاب تفکر سیستمی در عمل (اهمیت تفکر راهبردی) نوشتهٔ کریم رضائی‌زاده، مجتبی عسکری، علی محمودی و مهدی غظنفری است و نشر عطران آن را منتشر کرده است. این کتاب از سه فصل، فصل اول: نظریه های سیستمی فصل دوم: تفکر سیستمی سخت در مدیریت فصل سوم: مهارت های تفکر سیستمی تشکیل شده است.

این کتاب دربارهٔ تفکر سیستمی در عمل است. در فصل اول آن به نظریه‌های سیستمی، نظریهٔ عمومی سیستم‌ها، مبانی چهارگانهٔ تفکر سیستمی، اهمیت و کاربرد نگرش سیستمی در مطالعات سازمان و مدیریت، اجزای سیستم، ویژگی‌های سیستم، طبقه‌بندی سیستم‌ها و نظریهٔ آشوب می‌پردازد.

سپس در این باره می‌خوانید که بی‌نظمی یا آشوب چیست. با اصول اولیهٔ تئوری بی نظمی، اهداف نظریهٔ پیچیدگی و سیستم‌های پیچیده آشنا می‌شوید. فصل دوم دربارهٔ تفکر سیستمی سخت در مدیریت است. با تاریخچه تفکر سیستمی آشنا می‌شوید. متفکران واقعه بین و متفکران سیستمی بررسی می‌شوند. سطوح بلوغ تفکر سیستمی، یادگیری جمعی، تفکر سیستمی نرم، روش شناسی سیستم های نرم، هفت گام روش شناسی سیستم های نرم، نقد روش شناسی نرم سیستمی و مفاهیم کلیدی تفکر سیستمی عناوین بخش‌های بعدی هستند.  فصل سوم دربارهٔ مهارت‌های تفکر سیستمی است. با تفکر در طول زمان (تفکر پویا)، تفکر پویا در مقابل تفکر ایستا، تفکر درونزا (ساختار به عنوان علت)، تفکر درونزا در مقابل تفکر برونزا، تفکر کل نگر، تفکر کل نگر در مقابل تفکر جزء نگر، تفکر عملیاتی، تفکر عملیاتی در مقابل تفکر عامل محور، تفکر حلقه بسته، تفکر حلقه بسته در مقابل تفکر خطی، تفکر کمی، تفکر کمی در مقابل «تفکر اندازه گیرانه»، تفکر علمی، تفکر علمی در مقابل تفکر اثبات واقعیت و سایر مهارت‌های فکری آشنا می‌شوید. سپس دربارهٔ مکاتب تدوین استراتژی یا جنگل استراتژی و ۱۰ مکتب مهم استراتژی که عبارت‌اند از: رویکرد تجویزی، رویکرد توصیفی، مکتب موقعیت‌یابی، پیش‌فرض‌های مکتب موقعیت‌یابی، پیش‌فرض‌های مکتب کارآفرینی، مکتب شناختی، پیش‌فرض‌های مکتب شناختی، مکتب یادگیری، پیش‌فرض‌های مکتب یادگیری، مکتب قدرت، پیش‌فرض‌های مکتب قدرت، مکتب فرهنگی، فرضیات مکتب فرهنگی، مکتب محیطی، فرضیات مکتب محیطی، مکتب ترکیبی و فرضیات مکتب ترکیبی آشنا می‌شوید. (+)

بخشی از کتاب تفکر سیستمی در عمل (اهمیت تفکر راهبردی) (+)

از زمان‌های قدیم مفهوم سیستم مورد توجه اندیشمندان و فلاسفه قرار داشته است؛ ارسطو، ابن خلدون، مولوی، لایپ نیتز، هگل و هرمان هسه از جمله دانشمندانی هستند که به مفهوم سیستم توجه داشته‌اند. در قرن حاضر نیز هنری کندال از نخستین افرادی است که به مفهوم سیستم و طرز کار آن اشاراتی داشته است.

لودویگ فون برتالانفی از جمله متفکرانی است که کمک شایانی به شناخت و ارائه نظریه سیستمی کرده است. در واقع می‌توان گفت وی واضع نظریه عمومی سیستم‌ها به صورت مدون و علمی است؛ برتالانفی در اواخر ۱۹۲۰  نظریه ارگانیسمی را مطرح کرده است. وی می‌گوید: از آن‌جا که اساسی‌ترین ویژگی‌های موجودات، در سازمان تشکیل دهنده آنان است، روش بررسی مرسوم که فقط به بررسی یک جزء یا یک فرآیند از آن‌ها می‌پردازد، نمی‌تواند تشریح کاملی از آن موجود انجام دهد. همچنین نگرش تک‌ بعدی نیز نمی‌تواند اطلاعات جامعی درباره نحوه هماهنگی اجزاء و فرآیندهای گوناگون ارگانیسم‌ها در اختیار ما بگذارد. هدف نظریه عمومی سیستم‌ها کشف قوانین و نظم ذاتی پدیده‌هاست، از این‌رو می‌توان ‌آن را سیال‌ترین نظریه سیستمی به‌شمار آورد، زیرا در چهارچوب نظری ‌آن هیچ نظریه قاطعی ارایه نشده است.

برتالنفی با تکیه بر آنکه ارگانیسم‌ها، سیستم‌های بازی هستند، یعنی با محیط اطراف خود تبادل ماده‌ای دارند، خویشتن را از بستر علوم کلاسیک به مجراهای نوین فکری سوق داد. به این ترتیب نظریه سیستم‌های باز وی وسیله‌ای شد تا وی افکار خویش را اوج داده و محدوده آن را از زمینه علوم زیستی به شاخه‌های دیگر معرفت نیز گسترش دهد. ابداع نظریه عمومی سیستم‌ها از فراورده‌های گسترش چنین اندیشه‌ای بوده است. رویکرد سیستمی که مکتب ارگانیستی و کلی‌گرایی را شامل می‌شده، نگرشی جامع به موجودیت‌ها بوده و برعکس شیوه‌های فکری تجزیه‌گرایانه و اتمی جوینده حقیقت را از غرق شدن در بطن جنبه یا هسته‌ای خاص از موجودیت‌ها و پدیده‌ها به دور می‌داشته است

ویژگی خاص این نگرش توجه به کل یا کل گرایی است؛ قسمت اعظم مفاهیم مرتبط با آن در شناخت سازمان‌ها و درک صحیح موقعیت، و نیز اداره‌ی امور پدیده‌های مرکب و پیچیده مورد استفاده قرار گرفته است.

تفکر سیستمی بر خلاف برخی از جنبش‌های فکری که در یک رشته‌ی علمی و در محدوده‌ی معینی نشو و نما کرده‌اند در خارج از محدوده‌ی یک علم معین متولد شد ودر محیطی میان رشته‌ای رشد کرد. شاید تاثیر تفکر سیستمی بیشتر برحوزه‌ی ابعاد انسانی سازمان بوده است.

به نظر برتالانفی یک ارگانیسم صرفا مجموعه عناصر جداگانه نیست، بلکه سیستمی است دارای نظام و کلیت. این سیستم، به جای آنکه مانند جامدات، به طور ظاهری متشکل از تعدادی اتم باشد، بیشتر موجودیتی شبیه شعله یا بلور دارد که به طور مرتب در حال تغییر و تبدیل است. وی بر این باور است که ارگانیسم را نمی‌توان با شیوه تفکر و روش‌های معمول در مکاتب مکانیستی شناخت و بایستی طرز تفکر نوینی را برای شناخت موجودات ارگانیک ابداع کرد.

نگرش متفکران سیستمی به جهان، بر مبانی چهارگانه ذیل استوار است:

تصور ارگانیک؛ یعنی تصوری که ارگانیسم را در مرکز طرح ادراک آدمی قرار می‌دهد.

کل‌نگری؛ یعنی هر پدیده به‌منزله موجودی زنده، دارای نظم، دارای روابط باز با محیط، خودتنظیم و هدفمند در نظر گرفته می‌شود و به‌جای توجه به اجزای پدیده‌ها بر کلیت ‌آن‌ها تاکید دارد و بر ‌آن متمرکز می‌شود.

 


لینک‌های مفید:
۰ ۰ ۰ دیدگاه

دیدگاه‌ها

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مدیریت سیستم‌ها
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
بایگانی