اولین پست از سلسله مطالب داستانها و سیستمها، داستانی از کلیله و دمنه میباشد.
موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد.
ماری در تله افتاد
و زن مزرعهدار را گزید.
از مرغ برایش سوپ درست کردند.
گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند.
گاو را برای مراسم ترحیم کشتند
و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر میکرد!
کلیله و دمنه
✅ برای بهبود کمیت و کیفیت مطالب این وبلاگ، میتوانید ما را حمایت کنید. همچنین منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.