کتاب «تفکر سیستمی: مدیریت آشفتگی و پیچیدگی؛ پلتفرمی برای معماری کسب و کار» با عنوان «Systems thinking : managing chaos and complexity : a platform for designing business architecture» توسط جمشید قراجه داغی نوشته شده و سهراب خلیلی شورینی به ترجمه آن پرداخته است. این کتاب توسط انتشارات سازمان مدیریت صنعتی در سال 1395 منتشر شده است.
کتاب تفکر سیستمی نوشتهٔ جمشید قراچه داغی از جمله کتابهای مطرح این حوزه در سطح جهان است و بسیاری از دانشگاهها و مراکز عالی به عنوان منبع و مرجع آموزش نگرش سیستمی استفاده میکنند.
آن چه که این کتاب را برای خواننده ای که هنوز لذت تفکر را می شناسد ضروری می کند این واقعیت است که دیدگاه تحلیلی با همه موفقیت بی نظیری که در شناخت و توجیه پدیده های دنیای فیزیکی داشت است دیگر به تنهایی پاسخگو چراهایی که دنیای آشفته ما با آن روبروست نمی باشد و در مقابله با پدیده هایی که محصول تاثیر پذیری یا همکنشی عوامل همبسته است بسیار بی رنگ و ناتوان می نماید.
مقدمه کتاب (+)
ویرایش اول کتاب تفکر سیستمی قراچه داغی در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. از همان سال تا سومین ویرایش در سال ۲۰۱۱، محور اصلی این کتاب، تفکر سیستمی در مدیریت سازمانها بوده است. با وجودی که مثالهای خارج از فضای سازمانی هم کموبیش در کتاب وجود دارند، اما جوّ سازمان و کسبوکار کاملاً در این کتاب غالب است. چنان که هر یک از فصلهای پایانی کتاب به یک سازمان بزرگ اختصاص یافته و شیوهٔ استفاده از رویکرد سیستمی در آن سازمان بررسی شده است.
مقدمهٔ ویرایش سوم کتاب، بسیار خواندنی است و نامهای متعددی در آن میبینیم که برای ما ایرانیان آشنا هستند.
قراچه داغی اشاره میکند که آقای رضا نیازمند نقش مهمی در مسیر شغلی او داشته و پس از آشنایی با نوع نگاه او ادارهٔ سازمان مدیریت صنعتی را به وی سپرده است. نیازمند که بسیاری او را پدر صنعتیسازی ایران میدانند، بنیانگذار سازمان مدیریت صنعتی و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بوده است.
قراچه داغی همچنین اشاره کرده که مطالعات موردی – که بخش بزرگی از کتابش را تشکیل میدهند – همگی توسط دوست و همکارش بیژن خرم بازنویسی شدهاند. او میگوید تأثیر ذهنیت خرم بر او به شکلی بوده که نمیتواند برای آن حدی تعیین کند.
از آنجا که ویرایش سوم کتاب بعد از مرگ راسل اکاف منتشر شده، طبیعتاً اکاف پیشگفتار یا مقدمهای در آن ندارد. اما قراچه داغی بخشی از پیشگفتاری را که اکاف بر یکی از کتابهای قدیمیتر او نوشته، در ابتدای مقدمهاش آورده است. اکاف در متن خود میگوید که در سال ۱۹۶۸ برای نخستین بار در قالب یکی از برنامههای سازمان ملل به ایران سفر کرده و با جمشید آشنا شده است. او در سفرهای بعدی خود به ایران متوجه میشود که رهبری سازمان مدیریت صنعتی به قراچهداغی سپرده شده است: «ما از جمشید برای تدریس در پنسیلوانیا دعوت کردیم، اما او نپذیرفت و ترجیح داد مدیریت مجموعهٔ خودش را ادامه دهد. البته که این کار قابل درک است و اگر من هم جای او بودم، همین کار را میکردم.» و در ادامه توضیح میدهد پس از انقلاب در ایران شرایط تغییر کرد و قراچه داغی کشور را ترک کرده به آمریکا آمد: «مهاجرت او به آمریکا یکی از رویدادهای بزرگ در زندگی من بوده است». اکاف در پایان مقدمهاش، جمشید قراچه داغی را الهامبخش خود میخواند.
پیشگفتار کتاب (+)
این کتابی غیر متعارف برای خواننده ای غیر متعارف است. این کتاب برای آن دسته از حرفه ای هایی است که علاوه بر دانش تخصصی خود دوست دارند بتوانند سر از پیچیدگی های جهان در آورند. مخاطب این کتاب آن متفکران و مجریانی هستند که فهمیده اند در موفقیت زندگی حرفه ای، یادگیری برای بودن به اندازه ی یادگیری برای عمل اهمیت دارد؛ و یک بعدی ماندن، آدمی را به موجودی کسالت آور و قابل پیش بینی تبدیل می کند.
این کتاب درباره ی نحوه ی جدیدی از دیدن، عمل کردن و زندگی کردن در جهان و شیوه ای برای تفکر از طریق آشفتگی و پیچیدگی است. این کتاب نه یک کتاب «راهنمای» دیگر و نه جایگزینی برای آنچه که از پیش وجود داشته است. حتی روایت دیگری از مضمون خسته کننده ی آخرین ویژگی های عمومی برندگان هم نیست.
این کتاب قانون طلایی کتاب های پرفروش را هم نقض می کند. به من می گویند که تجربه ی روبرو شدن با ایده های متعدد در یک کتاب برای بیشتر خوانندگان کار راحتی نیست.
با این وجود، اگر چه ایده های متعددی در این کتاب مطرح شده است، لیکن این ایده ها متقاربند و در کنار یکدیگر کلی را می سازند که از تک تک ایده ها به تنهائی، بسیار زیباتر است. زیبایی واقعی، در تجربه کردن کل، یا تلفیق همه ی این ایده ها نهفته است.
در انتخاب میان مخدوش کردن پیام یا مخدوش کردن عادت، تردیدی وجود نداشت؛ حتی اگر این انتخاب، ما را به اقلیتی تبدیل می کرد چه باک!
بنابراین این کتاب برای همه ی آن کسانی است که هنوز لذت فکر کردن را از دست نداده اند و اشتیاق آنها برای دست و پنجه نرم کردن با مفاهیم ناآشنا اما هیجان آور هنوز پایان نیافته است.
به طور خلاصه، این کتاب درباره ی سیستم ها است. الزامات وابستگی متقابل، ضرورت و کاستن از پیچیدگی های بی پایان و ایجاد سادگی های تحت کنترل، نیازمند یک متدولوژی سیستمی عملی، یک چارچوب مرجع کل گرانه است که به ما اجازه دهد روی مسائل مربوط تمرکز کنیم و ما را از جستجوهای بی پایان برای جزئیات بیشتر نجات دهد، در حالی که زیر خروارها اطلاعات بلااستفاده دفن شده ایم.
برخلاف آنچه که عموما باور دارند، مفهوم رایج «رویکرد چند رشته ای» هرگز یک رویکرد سیستمی نیست. توانایی ترکیب کردن یافته های جداگانه در یک کل منسجم، بسیار حیاتی تر از توانایی تولید اطلاعات از زوایای مختلف است.
این کتاب، با یک گرایش عملی و در عین حال عمق قابل توجه تئوریک، از بیان شرح و بسط اهمیت تفکر سیستمی بسیار فراتر می رود و با استفاده از طرح مبسوطی به نام چرخ تکراری شناخت پنجه در پنجه ی وابستگی متقابل، آشفتگی و انتخاب می افکند.
چرخ تکراری شناخت به صراحت بر این پایه استوار است که انتخاب در مرکز توسعه آدمی قرار دارد. توسعه، ظرفیت انتخاب کردن و طراحی ابزاری برای دستیابی به انتخاب و تفکر کل گرایانه است. در این کتاب طراحان، به جای پیش بینی آینده، باید دست به انتخاب بزنند. آنها کوشش می کنند ابعاد منطقی، احساسی و فرهنگی انتخاب را درک کنند و طرحی را تدوین کنند که خواسته ها و نتایج متعددی را برآورده کند. همچنین می آموزند که آنچه را که از قبل می دانند چگونه به کار برند و آنچه را که نمی دانند تشخیص دهند و دست آخر یاد می گیرند چگونه آنچه را که باید بدانند یاد بگیرند.
این کتاب از چهار بخش تشکیل شده است. بخش یکم، نشان می دهد که تفکر سیستمی در طرح کلی سایر چیزها چه جایگاهی دارد، نگاهی اجمالی می افکند؛ تصویر یکپارچه ای از سنت های اساسی تئوریک در مدیریت و تفکر سیستمی و رابطه ی آنها با هم ارائه می دهد.
بخش های دوم و سوم، قلب کتاب اند. بخش دوم، پنج اصل سیستمی را به عنوان سنگ بنای مدل ذهنی آن برای ایجاد فرضیات تحقیقی سیستم ها شرح می دهد. این بخش همچنین مجموعه ی جامع متغیرهایی را معرفی می کند که کلیت سازمان آن شرح می دهند.
بخش سوم، به تفصیل به تدوین طرح دورانی و کاربردهای عملی آن در تعریف کردن مسئله ها و طراحی راه حل ها می پردازد.
بخش چهارم، پنج کیس واقعی طراحی معماری سازمانی را از نظر می گذراند. قوم اونیدا، سیستم بهداشت با ترورث، سیستم انرژی کامان ولث، کورپویشن ماریوت و کاریر و کورپوریش گروه متنوعی از سازمان های اجتماعی چالش برانگیز را در بر می گیرند. من آنها را «نمونه های برجسته» نام گذاشته ام، زیرا تمایل داشتند که بدون نگرانی از اینکه این کار در کجا قبلا انجام شده، راه حل های غیرمتعارف را تجربه کنند. من از اعتماد آنها به خودم و از اینکه اجازه دادند فشرده ای از طراحی های آنها را به اطلاع دیگران برسانم بسیار سپاسگزارم.
ویژگیهای کتاب تفکر سیستمی قراچه داغی (+)
قراچه داغی در مقدمهٔ کتابش توضیح میدهد که کتابهای پرفروش یک قاعدهٔ طلایی دارند که همه بر آن متکیاند: یک نکته را به عنوان محور خود انتخاب میکنند و تمام کتاب دربارهٔ همان یک نکته حرف میزنند. او در ادامه میگوید: به من گفتند که طرح ایدههای بسیار زیاد در یک کتاب خواننده را معذب میکند، اما کار خودم را کردم و قاعدهٔ رایج، یعنی تمرکز روی یک ایده، را شکستم.
وقتی کتاب را میخوانید، میبینید که ماجرا فراتر از اینهاست. موضوع این نیست که قراچه داغی کتاب خود را به جای یک ایده، حول سه یا پنج یا ده ایده نوشته باشد. او در هر سطر کتاب هر موضوعی را که به ذهنش رسیده مطرح کرده است. حتی گاهی در جملههای متوالی، موضوع آنقدر تغییر میکند که برای لحظاتی فکر میکنید شاید خطوط و صفحهها را با هم قاطی کردهاید. درست است که این کتاب را نمیتوان یک متن منسجم دانست، اما مشخص است که قراچه داغی این کار را عامدانه انجام داده است.
او حرفهایی در ذهن داشته که برای خودش مهم بوده و معتقد بوده که یک متخصص تفکر سیستمی باید آنها را بداند. حتی میشود حدس زد که یادداشتهای فراوانی در طول سالها جمع کرده و میخواسته به هر شکل و بهانه در کتاب خود بگنجاند. چندان هم نگران خوانندهٔ تازهکار نبوده و مهمترین هدفش این بوده که حرف یا نکتهای ناگفته نماند. حاصل، کتابی شده که کاملاً شبیه عنوانش چیزی از جنس آشوب و پیچیدگی در خود دارد.
بنابراین کتاب تفکر سیستمی قراچه داغی برای خوانندهای مناسب است که کتابهای متعددی در زمینهٔ تفکر سیستمی خوانده و با این فضا آشناست. بسیاری از جملهها در متن، صرفاً در حد اشاره هستند و اگر قبلاً اصل موضوع را بدانید، از آنها لذت میبرید و جهان تازهای به رویتان گشوده میشود. اما در غیر این صورت، احتمالاً کتاب را نخواهید پسندید.
به نظر میرسد در ایدهآلترین شکل، چنین کتابی باید در کنار یک متخصص تفکر سیستمی خوانده شود. یعنی فردی در کنارتان باشد تا بند به بند آن را با اشاره به منابع دیگر و موضوعات مکمل، شفاف کند.
فهرست کتاب
- بخش اول: فلسفه سیستمها
- بازی چگونه شکل می گیرد؟
- بخش دوم : تئوری سیستمها
- اصول سیستم ها
- سیستم های اجتماعی -فرهنگی
- شکوفایی و توسعه نظام های اجتماعی
- بخش سوم: متدولوژی سیستمها
- تفکر کل نگر
- تفکر عملیاتی
- تفکر طراحی
- سیستم خدمات درمانی
لینکهای مفید:
✅ برای بهبود کمیت و کیفیت مطالب این وبلاگ، میتوانید ما را حمایت کنید. همچنین منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.